حیران نباش او خواهد آمد



راه های تقرب به خدا

۱- معرفت هر چه خدا بهتر و بیشتر بشناسیم، انبیاء و أئمه (ع) چنین بوده اند.

۲- انجام واجبات

۳- خدمت به مردم (صدقه نهان و آشکار و. .)

۴- دوری از گناه (نگاه، شکم، دامن، شهوت و. .)

۵- محبت به اهلبیت(ع) و برائت از دشمنانشان.

۶- کسب فضائل اخلاقی و ترک رذائل.

۷- انجام مستحبات

۸- 

واما من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی فان الجنةهی المأوی.          سوره مبارکه نازعات آیه ۴۰و ۴۱٪٪

 


ارتباط با.

- کلامی و غیر کلامی

روش پیامر (ص) چنین بود اول خصوصی بعد خانواده بعدش عمومی

 

ارتباط غیر کلامی

تماس بدن دست دادن و مصافحه

سکوت

فاصله ها

غریبه و آشنا

زاویه دید

زاویه ایستادن

حجاب و پوشش

تن صدا

آرایش سر و صورت 

نظافت

تسبیح

موبایل

عکس صفحه موبایل

انگشتری

مسجد و منبر

دور همی ها

خودکار و مداد

کتاب در دستت

دفتر 

خونه و محله خیابان

فرش و پرده و  .

وسایل و چیدمان آنها

و.

 

 


تقویت حافظه

- حلال خوری

- آیة الکرسی و قرآن حفظ کردن

- رو به قبله غذا خودن و نشستن

- خوردن گوشت خوب

- دیدار علماء و بزرگان و مؤمنین 

- شیرینی خوردن مثل خرما

- عدس خوردن

- دائم الوضوء بودن حتی موقع خوابیدن

- اطاعت والدین

- شنیدن احادیث و کلام اهلبیت(ع) و عمل به آنها

- شنیدن کلام علماء و عمل به آنها

- خوردن عسل مخصوصاً صبح یک قاشق ناشتا باشه بهتره

- .


 

a (7).JPG

 

 

فهرست

 

درسنامه    1

مقدمه  .  2

معجزه و عصمت انبیاء  .3

 معجزه    3

 معجزه با کارهای دیگر چندین فرق دارد  .  4

عصمت یعنی چه؟     5

چرا پیامبران معصومند؟    5

چند مثال6

تحقیق  .  7

 

 

 

 

 

 

مقدمه

کسی که می گوید من از سوی خدا مأمور هدایت شما هستم و با خدای هستی و با قدرت و علم بی نهایت رابطه دارم، باید کاری کند که از عهده دیگران بر نیاید و به این وسیله گفته خود را ثابت کند که او به راستی پیوند محکمی با عالم دیگر دارد. این عمل را معجزه می نامند.  

هر یک از انبیاء الهی برای اثبات حقّانیت خود معجزه یا معجزاتی داشته اند. اما آنچه در اینجا مورد بحث ماست پاسخ به این سوال است که کار انبیاء با کار مخترعان و مرتاضان و ساحران و پهلوانان چه فرقی دارد؟

آنان نیز به اعمالی دست می زنند که از عهده دیگران بر نمی آید، چرا با این حال پیامبر گفته نمی شوند؟

در ادامه به این سوال پاسخی اجمالی خواهیم داد.

از نظر قرآن و سنت و ضرورت عقلی، عصمت هم یکی از شرایط اساسی پیامبران و امامان است و غیر معصوم هرگزلایق این مقام نمی باشد بدون شک هر پیامبری قبل از هر چیز باید اعتماد عموم را جلب کند به طوری که درگفته او احتمال خلاف و دروغ و اشتباه ندهند. در غیر این صورت مقام رهبری او متزل خواهد شد.

اگر پیامبران معصوم نباشند بهانه جویان به عذر اینکه آن ها اشتباه می کنند، و حقیقت طلبان به خاطر تزل نسبت به محتوای دعوت آن ها، از پذیرفتن دعوتشان خودداری خواهند کرد و یا لااقّل نمی توانند با دلگرمی آن را پذیرا شوند. در اینجا به این ویژگی انبیاء هم اشاره می کنیم.

 

 

معجزه و عصمت انبیاء

 

معجزه‏

معجزه از ماده عجز است، یعنى کارى که بشر، از انجام آن و مثل آن عاجز و ناتوان است. بنابراین، معجزه کار خارق العاده‏اى است که پیغمبر به فرمان خدا، براى اثبات ارتباط خویش با خداوند و حقانیت ادعاى خویش، انجام مى‏دهد. قرآن کریم از معجزه، به آیت» یعنى نشانه و علامت نبوّت تعبیرمى‏کند و دانشمندان علوم اسلامى، از آن جهت که سایرافراد بشرتوانایى انجام آن را ندارند، به آن معجزه مى‏گویند. داشتن معجزه، نشانه صداقت شخصِ مدعى نبوّت، در ادعایش است و براستى با عالم دیگرى ارتباط دارد.

امام صادق(علیه السلام) در این باره مى‏فرماید:

 خداوند به پیامبران و جانشینانشان معجزه عنایت کرده تا گواه راست بودن ادعاى آورنده معجزه باشد و معجزه، نشانه‏اى است که آن را جز به پیامبران و رسولان و حجت‏هاى خود نمى‏دهد تا بدین وسیله، آنان که به راستى ادعاى ارتباط با خدا را دارند، ازمدعیان دروغگو شناخته شوند.»[1]   

بنابراین، معجزه نشانه ارتباط پیامبر با مبدأ هستى است. همه معجزات پیامبران، موقت و فصلى بوده است، یعنى اختصاص به همان زمان و دوره خودشان داشته است، اما پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)، هم معجزه فصلى و موقت داشته و هم معجزه دایمى، معجزات فصلى پیامبر(صلى الله علیه وآله) معجزاتى است که براى پاسخ گفتن به درخواست فرد یا گروهى انجام مى‏گرفت، یکبار قریش در مکه از پیامبر درخواست معجزه کردند، پیامبر(صلى الله علیه وآله) به ماه اشاره کرد و ماه از وسط دو نیم شد، این معجزه به شَقُ‏الْقَمَر» مشهور است. از این قبیل معجزه‏ها در طول زندگى آن حضرت فراوان بوده است.

معجزه دایمى پیامبر(صلى الله علیه وآله) قرآن» است و دایمى بودن این معجزه با همیشگى بودن دعوت، پیام و مکتب آن حضرت رابطه دارد.

از میان پیامبران تنها پیامبر اسلام، معجزه جاویدان دارد؛ زیرا رسالت و شریعت او رسالت و شریعت همیشگى است؛ پیامبرى که رسالتش جهانى و شریعتش جاویدان است باید معجزه‏اى بیاورد که همواره کارآیى و کاربرد داشته باشد.

سؤال:

غالباً شنیده ایم که جمعی از مرتاضان دست به کارهای خارق العادّه ای می زنند، کسانی که این کارهای عجیب و غریب را دیده اند کم نیستند، این یک واقعیت است نه یک افسانه. اینجاست که این سؤال پیش می آید که چه فرقی میان این کارها و معجزات انبیاء است؟ و ما با چه معیاری آن ها را از هم تشخیص می دهیم؟! این سؤال ها پاسخی دارد که از همه روشنتر موارد ذیل می باشد:

جواب:

 معجزه با کارهای دیگر چندین فرق دارد:

  1. کارهای مرتاضان و ساحران تمرینی است و آن ها استاد می بینند از این جهت کارهای آن ها محدود به اموری است که استادش را دیده و تمرین کرده اند و قادر به انجام هر کاری نیستند اما پیامبران معلّم و استادی نداشته اند و قادر به انجام هر کاری بوده اند.

مثلاً از حضرت صالح(علیه السلام)می خواهند که ازکوه شتری خارج کند و او انجام داد و یا وقتی ازمریم(س) درباره فرزندش سؤال می کنند حضرت عیسی(علیه السلام)که در گهواره کودکی چند روزه است می فرماید: اِنّی عبدالله اتینی الکتابَ و جَعلْنی نبیاً» من بنده خدا هستم که خداوند به من کتاب داده و مرا پیغمبر کرده است»[2] یا وقتی از حضرت محمد(صلى الله علیه وآله) معجزه خواستند سنگریزه ها در دست حضرت شهادت به رسالت آن حضرت داد.

  1.  کارهای ساحران ومرتاضان محدود به زمان و مکان و شرایط خاصی است و محتاج به ابزار معینی    می باشد ولی معجزات پیامبران چونکه از نیروی لایزال الهی سرچشمه گرفته هیچ محدودیتی ندارد و هر معجزه ای را در هر موقعیتی انجام می دادند.
  2.  کار ساحران و مرتاضان غالباً با هدف مادی همراه است (یا برای جمع مال یا جلب نظر مردم و امور دیگر) اما هدف انبیاء ساختن انسان های شایسته و جامعۀ ایده آل بود و می فرمودند: وما اَسْئَلُکم علیه من اجر ان اجری الاّ علی ربِّ العالمین "من از شما مزد نمی خواهم مزد من فقط برپروردگار عالمیان است»[3]
  3.  عمل ساحران و مرتاضان قابل معارضه است یعنی دیگران هم می توانند مثل آن را انجام دهند امّا کسی نمی تواند مانند معجزه پیامبران را بیاورد.

 

عصمت یعنی چه؟  

عصمت یعنی در اثر ایمان و شناخت و یقین کامل، انسان دارای روحی شود که با کمال آزادی وآگاهی هرگز پیرامون گناه نگردد، بلکه در اندیشه گناه هم نباشد. واز هرگونه اشتباه هم مصون می باشد.  

 

چرا پیامبران معصومند؟

بدون شک هر پیامبری قبل از هر چیز باید اعتماد عموم را جلب کند به طوری که در گفته او احتمال خلاف و دروغ و اشتباه ندهد.

اگر پیامبران معصوم نباشند بهانه جویان به عذر اینکه آن ها اشتباه می کنند، از پذیرفتن دعوتشان خودداری خواهند کرد، و یا لا اقل نمی توانند با دلگرمی آن دعوت را بپذیرند.

به تعبیر دیگر: چگونه ممکن است خداوند فرمان دهد که از انسانی بی قید و شرط اطاعت شود در حالی که این انسان ممکن است خطا کند، و یا مرتکب گناهی گردد. در چنین حالی آیا مردم از او اطاعت بکنند؟ اگر اطاعت بکنندکه تبعیت از خطا وگناه است و اگر نکنند مقام رهبری او متزل گردیده، به خصوص اینکه مقام رهبری پیامبران با دیگران کاملاً متفاوت است، زیرا مردم تمام اعتقاد و برنامه خود را از آنها می گیرند.

به همین دلیل می بینیم مفسران بزرگ هنگامی که به آیه أطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الأمر منکم» اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر را و اولی الأمر را.[4] می رسند می گویند دستور اطاعت مطلق دلیل براین است که هم پیامبر معصوم است وهم اولی الأمر. و منظور از اولی الأمر امامان معصومی هستند که همچون پیامبر(صلی الله علیه وآله)معصوم از خطا واشتباه هستند. وگرنه خداوند هرگز دستور اطاعت بی قید و شرط از آن ها را نمی داد.

راه دیگری که می توان از طریق آن معصوم بودن پیامبران را در برابر هرگونه گناه اثبات کرد این است که عوامل گناه در وجود پیامبران محکوم به شکست است.  

توضیح اینکه هنگامی که ما به خودمان مراجعه می کنیم می بینیم در برابر بعضی از گناهان یا کارهای زشت و ناپسند تقریباً معصوم هستیم.

چند مثال:

آیا هیچ آدم عاقلی را پیدا می کنید که به فکر خوردن آتش بیفتد؟ و یا خاکروبه و کثافات را ببلعد؟

آیا هیچ انسان با شعوری را پیدا می کنید که مادر زاد شود و در کوچه و بازار راه بیفتد؟

مسلّماً نه، و اگر چنین کاری از کسی دیدیم حتماً یقین پیدا می کنیم که از حالت عادّی بیرون رفته وگرفتار حالت روانی شده است و شخص عاقل اقدام به چنین کاری کند. وقتی این گونه حالات و مانند آن را تحلیل  می کنیم می بینیم زشتی این گونه اعمال آنقدر نزد ما روشن است که انسان عاقل به سراغ آن نمی رود.

اینجا است که می توانیم در یک جمله کوتاه این حقیقت را مجسم سازیم و بگوییم هر فرد عاقل و سالمی در برابر یک رشته اعمال ناشایست مصونیت» و یا به تعبیر دیگر یک نوع عصمت» دارد. از این مرحله پا را فراتر             می گذاریم، بعضی از انسان ها را می بینیم که در مقابل اعمال ناشایست فرد دیگر مصونیت دارند در حالی که افراد عادی چنین نیستند.

مثلاً یک طبیب آگاه و ماهر که انواع میکروب ها را به خوبی می شناسد هرگز حاضر نیست آب آلوده ای را که از شستن لباس های بیمارانی که به خطرناک ترین بیماری های واگیر مبتلا هستند بنوشد، در حالی که یک فرد بی سواد و ناآگاه ممکن است در برابر چنین کاری بی تفاوت باشد. باز با یک تحلیل ساده به اینجا می رسیم که هرقدر سطح آگاهی انسان نسبت به یک موضوع بالاتر می رود مصونیت بیشتری در برابر اعمال زشت به او می دهد.

اکنون با این محاسبه اگر کسی به قدری سطح ایمان و آگاهی» او بالا برود و آن چنان به خدا و دادگاه عدل او اعتقاد داشته باشد که گویی همه آن ها را در برابر چشمان خود حاضر و ناظر می بیند، چنین کسی در برابر همه گناهان مصونیت خواهد داشت، و هر عمل زشتی در برابر او همانند شدن و در کوچه و بازار راه رفتن در نظر ماست.

برای او مال حرام درست همانند شعله آتش است، همانگونه که ماآتش را به دهان نمی گذاریم او نیز مال حرام به دهان نمی گذارد!

از مجموع این سخن چنین نتیجه می گیریم که پیامبران به خاطر علم وآگاهی و ایمان فوق العاده ای که دارند انگیزه های معصیت را مهار می کنند و هیجان انگیزترین عوامل گناه نمی تواند بر عقل و ایمان آن ها چیره شود، و این است که می گوییم پیامبران معصوم اند و در برابر گناهان بیمه اند.   

 

 

 

 

تحقیق

1- به نظر شما چرا معجزات پیامبران با هم تفاوت داشت؟

3- آیا در عمر خود تا کنون چیزی که شبیه به معجزه باشد دیده اید؟

4- اگر پیامبران معصوم نبودند چه می شد؟

5- آیا می توانید غیر از مثال هایی که در این درس آمده موارد دیگری را بشمارید که همه یا گروهی از مردم درمقابل آن معصوم باشند؟

 
  1. بحار، ج 11، ص 71.
  1. سوره مریم ،آیه32
  1. سوره شعراء،آیه های 180،164،145،127،109.   
  1. سوره نساء آیه 59

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها